عربستان تفکر تکفیری را تقویت می کند/ برقراری رابطه تهران و ریاض تنها در سطح اعزام حجاج

خبرگزاری میزان- عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: عربستان رفتارهای نادرست دیپلماسی از جمله تقویت تفکر تکفیری دارد با این حال رابطه تهران و ریاض تنها برای اعزام حجاج باید برقرار شود.
ولی الله نانواکناریبه گزارش گروه سیاسی خبرگزاری میزان، ولی الله نانواکناری با اشاره به بررسی اخرین وضعیت عربستان با حضور جابری انصاری در کمیسیون امنیت ملی اظهار داشت: با توجه به سیاست های خصمانه آل سعود در مقابل ایران، آخرین اقدامات و شرایط عربستان مورد بررسی قرار گرفت.

نماینده مردم بابلسر و فریدونکنار در مجلس دهم شورای اسلامی ادامه داد: عربستان به دنبال تقویت تفکر تکفیری در منطقه است و تلاش دارد بین نیرویهای انقلابی در دنیا نفوذ کند تا وجاهت و عظمت آرمانی های انقلاب را تخریب کند.

وی گفت: آل سعود تلاش دارد اقدامات تروریستی را در قالب گروهک های القاعده و داعش افزایش دهد که از لحاظ دیپلماسی این اقدامات رد شده و محکوم می شود.

این نماینده مجلس افزود: عربستان نه تنها تروریست در منطقه را تقویت می کند بلکه با پرداخت رشوه به کشورهای مختلف آنها را در مواضع خود همراه می کند تا از میزان مخالفان خود بکاهد.

نانواکناری با بیان اینکه سیاست تروریست پروری مورد قبول افکار عمومی نیست، عنوان کرد: با وجود اینکه سیاست های عربستان محکوم است اما به دلایل مذهبی ما از این کشور مطالباتی داریم و باید شرایط را برای حضور حجاج ایرانی فراهم کند.

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: انتظار داریم وزارت امور خارجه فضا را برای اعزام حجاج به مکه را با رعایت شأن و منزلت ایرانی مهیا کند.

دکمه، داعش، برجام؛ چرا کسی به داد مردم خوزستان نمی‌رسد؟/ دانشجویان اهوازی چه می‌گویند؟

گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو-زینب امیدی، دی ماه ۹۲؛ خوزستان اولین مقصد سفر استانی آقای رئیس‌جمهور تازه‌وارد بود؛ روحانی گفت: ‌«۳درصد از درآمد نفت را به خوزستان اختصاص می‌دهم. این حق مردم خوزستان است و در طول هشت سال جنگ تحمیلی مردم این سرزمین فشار بسیاری متحمل شدند. این یک حرف حق است که تاکنون عملی نشده است بنابراین تلاش خواهم کرد در دولت تدبیر و امید ۲ درصد نفت را که تاکنون محقق نشده برای مردم خوزستان عملی کنم و این ۲ درصد را به ۳ درصد افزایش دهم»

 

 

لُب کلام، در این چهار سال برای خوزستان چه کردید؟
مردم خوزستان انتظار ندارند که  ابتکار با یک دکمه مشکل چندین ساله خوزستان را حل کند اما انتظار هم ندارند که داعش را بهانه کند؛ بنابراین اگر چه که آقای روحانی به وعده‌های خود در قبال خوزستان جامه عمل نپوشاند ولی در کمترین حالت می‌توانست با اختصاص بودجه‌ای ویژه برای افزایش سرانه فضای سبز در شهرستان‌های خوزستان، تامین حقابه تالاب‌ها و بیابان‌زدایی بودجه مقابله با ریزگردها را تخصیص دهد و اگر بهانه واهی کمبود بودجه ملی مطرح شد قبل از بیان این موضوع حقوق‌های نجومی و ۳ برابر شدن بودجه برخی از شهرستان‌ها را به یاد بیاورند.

 

روحانی نخستین سفر استانی  پس از پیروزی در انتخابات را خوزستان قرار داد. می‌گفت: چرا از من سوال می کنند که خوزستان را مقصد اول خود قرار دادی؟ و از اینکه این سوال را ار او می‌کنند متعجب است و در پاسخ به این جماعت گفته خوزستان نه به دلیل اینکه استان مرزی است، نه به دلیل اینکه منطقه زرخیز است، نه به دلیل سرزمینی حاصلخیز و دارای راه‌های استراتژیک است، که به خاطر مردم غیورش با اهمیت است.

 

وعده حل مشکل ریزگردها، وعده عملیاتی کردن طرح ۵۵۰ هزار هکتاری ظرف سه سال و ایجاد ۳۰۰ هزار موقعیت شغلی، وعده احیای کارون و پاکسازی و لایروبی اروند، وعده اختصاص درصدی از درآمدهای نفت به مردم خوزستان، وعده حل مشکلات بهداشتی و کمبود تخت‌های بیمارستانی و وعده حل مسأله فاضلاب‌ها؛ آقای رئیس جمهور لُب کلام اینکه برای خوزستان چه کردید؟ خوزستانی که معظل ریزگردهایش هم تکراری شده و هم تبدیل به یک تراژدی تلخ. خوزستانی که حالا یک هفته ایست با بی آبی و بی برقی هم مواجه شده و گویی نفس های آخر را می‌کشد.


اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
مردم این استان امید را در تدبیر روحانی و باز شدن قفل‌هایشان را در کلید او دیدند اما امروز جز ریزگرد، گرد و غبار  و ایضا بی آبی و بی برقی چیز دیگری حاصلشان نشده است. کلافه اند از بی کفایتی مسئولان برای حل معضل ریزگردها، از همایش های ویترینی پر خرج و برج برای معضلات خوزستان، از ابتکارات بی نتیجه ابتکار آنها واقعا از همه چیز خسته‌اند.

 

روز شنبه ۲۳ بهمن ماه سال جاری بر اثر بروز گرد و غبار شدید در خوزستان و رطوبت بسیار بالای این استان،  برق حدود ۹۰ درصد مشترکان در ۱۱ شهر استان خوزستان همچون خرمشهر، آبادان، شادگان و اهواز قطع شد و به دنبال قطع برق از ساعت ۴ بامداد و خارج شدن پمپ‌های آب تصفیه‌خانه‌ها و چاه‌های تامین آب شرب، آب‌رسانی در شهرهای خوزستان نیز دچار اخلال شد و آب در شهرهای بزرگ استان قطع شد.

 

علاوه بر گرد و غبار شدید، رطوبت در اهواز حدود ۱۰۰ درصد رسید و بر اثر اتصال تجهیزات و مقرره‌های برق،  پست‌‌های انتقال و توزیع وشبکه برق‌رسانی در این شهرها، از مدار خارج شد. این شرایط سر آخر صدای اعتراض مردم را در ۲۶ بهمن بلند کرد و در قالب یک تجمع خود جوش در مقابل استانداری نمایان شد. البته این اولین باری نیست که مردم این استان تجمع می کردند اما تفاوت این تجمع با تجمعات قبلی، بی کفایتی مسئولان در عدم مدیریت درست منابع آب و برق استان بود. واژه مدیریت بحران در خوزستان به راستی که واژه غریبی است.

 

تغییر شبانه مدیر کل بحران استانداری
غلامرضا شریعتی استاندار خوزستان پس از چند روز بحران قطعی آب و برق و گسترش انتقادات از مدیریت بحران و همچنین بی‌تدبیری برخی مدیران اجرایی، شامگاه سه‌شنبه ۲۶ بهمن هاشم بالدی را از سمت مدیرکل بحران استانداری خوزستان عزل و کیومرث حاجی‌زاده که گفته می شود یکی از نیروهای نزدیک‌ وی به حساب می آید و در همه دید و بازدیدها کنارش بوده به این سمت منصوب کرده است. اما این عزل و نصب های سوری هم نمی‌تواند مردم خوزستان را راضی کند. چرا که آنها از ضعف مدیران ناکارآمد در بخش مدیریت شهری و از وعده های بی نتیجه دولت درمانده‌اند.

 

دانشجویان اهوازی چه می گویند؟
دانشجویان بارها و بارها طی این چهار سال از مسئولین دولت خواستار توضیح و رسیدگی به مشکلات شهرشان بوده اند. در روزهایی که دانشگاه شهید چمران اهواز اعلام کرده همچنان آمادگی میزبانی خانم ابتکار برای حضور در میان دانشجویان و پاسخگویی درباره اقدامات این سازمان برای مقابله با ریزگردها است؛ ابتکار در صفحه شخصی خود در فضای مجازی از نجات جان چند توله سگ ابراز خرسندی می کند! این سطح از احساس مسئولیت خانم ابتکار ستودنی است.

 

 

آیا قطع همزمان آب و برق در کنار ریزگردها مایه شرمساری دولت نیست؟
طرفی، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز پیرامون بحران اخیر خوزستان  به خبرنگار ما می‌گوید: دیده می‌شود که برای لغو سخنرانی فلان شخص و یا کنسل شدن فلان کنسرت، رئیس دولت اعلام شرمساری می‌کند؛ اما در مقابل از وضعیت نا به سامان جوی و زندگی در استان خوزستان صحبتی نمی‌شود.


رئیس سازمان حفاظت محیط زیست لطف کنند توضیح دهند که برای جلوگیری از آلودگی هوا در اهواز که آلوده‌ترین شهر جهان است، چه اقدام موثری انجام داده اند. این روزها ریزگردها هم بهانه‌ای شده است برای قطعی آب و برق. آیا قطع همزمان آب و برق در کنار وجود ریزگردها برای دولت تدبیر و امید مایه ی شرمساری نیست؟!

 

وی اظهار داشت: بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز در نامه ای در تاریخ ۹۵/۱۱/۱۳ به طور رسمی از خانم ابتکار برای توضیح درباره اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست برای مقابله با ریزگردها انجام داده، دعوت کرده است و باتوجه به پیگیری‌های انجام شده از طرف مجموعه هنوز جوابی از طرف خانم ابتکار داده نشده است؛ ما همچنان آمادگی میزبانی خانم ابتکار را برای حضور در بین دانشجویان و اساتید دانشگاه را داریم.


آیا مردم حق ندارند؟
از طرف دیگر دعوت نامه دیگری نیز برای استاندار خوزستان از جانب بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران ارسال شده که در آن آمده است: شما استاندار دولتی هستید که با انتخاب استان خوزستان به عنوان مقصد اولین سفر استانیش، امید حل مشکلات را در دل مردم بزرگ این دیار زنده کرد، شما استاندار دولتی هستید که رئیسش وعده حل مشکلات را داده بود. آقای شریعتی؛ آیا مردم غیور خوزستان حق ندارند در جریان سرنوشت وعده‌های داده شده قرار گیرند؟ آیا مردمی که اکنون ماسک جزئی از وسایل ضروری زندگیشان شده است، حق ندارند چرایی مشکلات اخیر و به تعطیلی کشیده شدن مدارس و دانشگاه‌های فرزندانشان را مطالبه کنند؟ آیا وقت آن نرسیده است که به فرمایش رهبر معظم انقلاب مبنی بر لزوم حضور مسئولان در دانشگاه‌ها و پاسخگویی به سئوالات و ابهامات دانشجویان جامه عمل پوشانده و با حضور در دانشگاه درددل‌های دانشجویان را از نزدیک بشنوید؟


 
مردم خوزستان از دیرباز تا کنون آنچنان که شایسته و بایسته بوده خود را به همگان ثابت کرده اند. آنها در گلوگاه‌های خطرناک تاریخ خود را از بیخ خطر به خوبی گذر داده‌اند. راهپیمایی ۲۲ بهمن سال ۹۳  که عکس‌های خاک گرفته و خفه زده خوزستان دست به دست می‌چرخید مردم با همه تمامیتشان به راهپیمایی آمدند. در روزهایی که خوزستان به سختی نفس می‌کشید و شرایط بد جوی راه تنفس را برای همه بسته بود اما باز روحیه انقلابی این مردم به رخ همه الخصوص مسئولین کشیده شد.


پاس کاری مسئولان و نهادها بر سر خوزستان
توحیراتیان، مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اهواز در خصوص بحرانی که گریبان گیر خوزستان شده است به خبرنگار ما می‌گوید: هرچند مشکل این قطعی‌ها الان بروز پیدا کرده است؛ اما یک سری از دستگاه های مربوطه به این مسئله است که هر هفته باید سرویس شوند که متاسفانه به نظر می‌رسد چند سالی است که کار تعمیرات و شستشوی آنها انجام نمی شود؛ بنابراین این طور نیست که مه گرفتگی و گرد و غبار اخیر که روی آنها نشسته، باعث به وجود امده چنین مشکلی شده است؛ بلکه چند سالی است که بحث تعمیرات دستگاه تصفیه خانه ها انجام نشده و الان این مشکل به اوج خود رسیده است.

 

وی در ادامه تصریح کرد: در مورد مشکل ریزگردها دولت در اوایل کار خود قول داد مشکلاتی که در این زمینه منشا آن مربوط به درون استانی می شود ما برطرف می‌کنیم؛ اما چند بار هم بودجه هایی خوبی در این خصوص تعلق گرفت؛ ولی فقط  در حد حرف بود و هیچ کدام از این بودجه‌ها تحقق پیدا نکرد و یا اگر هم تحقق پیدا کرد در حد کم بود.

 

اهواز هوا ندارد از بس که خاک دارد
چهارشنبه ۲۷ بهمن سومین روز پیاپی اعتراضات مردم خوزستان بود. آنها دیگر ساکت نمی‌شینند و مدام حق مطالبه خود را یادآوری می‌کنند. تجمع کنندگان خواستار پاسخگویی فوری دولت و توضیح درباره بحران‌ها هستند و با در دست داشتن پلاکاردهایی به دنبال یافتن پاسخ سوالات خود هستند.

 

یکی از تجمع کنندگان می‌گوید: استاندار خوزستان باید در جمع مردم حاضر شود و پاسخ همه سوالات را به مردم بدهد. اینکه استاندار در تلویزیون حرف‌های یک طرفه بزند دردی از مردم دوا نمی‌کند.

 

یکی از خانم‌های حاضر در این تجمع می‌گوید: چرا تکلیف مردم را از ابتدا مشخص نمی‌کنند و پس از هر گرد و خاک زندگی ما باید مختل شود؟ اینکه هر روز ما باید خان‌هایمان را پاکسازی کنیم و مسئولان خم به ابرو نمی‌آورند ما را آزار می‌‌دهد.

 

یکی از آقایان حاضر در این تجمع عنوان می‌کند: سالانه پول زیادی برای مدرسه و دانشگاه فرزندانم هزینه می‌کنم اما می‌بینم که بیش از ۱۰ بار مدارس را به خاطر گرد و خاک، بی آبی و بی برقی تعطیل می‌شوند. اینکه فرزندانم نتوانند در تحصیل خود موفق شوند به خاطر همین بی برنامگی مسئولان است.

 

برخی از تجمع کنندگان هم خواستار برکناری معصومه ابتکار از سازمان حفاظت از محیط زیست و حمید چیت چیان از وزارت نیرو بودند. انها معتقدند که این دو نفر عامل اصلی بحران‌های اخیر خوزستان و سوءمدیریت در کشور هستند.

 

برخورد دستگاه قضایی با مقصران بحران خوزستان
صادقی گندمانی معاون دادستان عمومی و انقلاب اهواز از جمله کسانی بود در تجمع مردم حضور پیدا کرده است. وی درباره علت حضور خود در این جمع گفته: پس از جلسه ای که در فرمانداری اهواز تشکیل شده بود متوجه تجمع مردم شدیم و برای بررسی اوضاع به این محل آمدیم. بر اساس چیزی که مشاهده کردیم این تجمع مخلوطی از مطالبات درباره آب، گرد و خاک، برق و گروه ملی بوده و عده ای نیز بر روی پل نادری راهپیمایی کرده اند.

 

صادقی گندمانی همچنین درباره موضع دادستانی اهواز به عنوان مدعی العموم درباره مطالبات مردم گفت: اگر مقصری وجود داشته باشد دستگاه قضایی برخورد می کند؛ البته باید در گام نخست مقصر، معلوم و سپس درباره آن قضاوت شود.

 

معاون دادستان اهواز با بیان اینکه هنوز هیچ پرونده ای در زمینه انتقال آب کارون و گرد و خاک در دستگاه قضایی تشکیل نشده، گفت: پیش از این پرونده آلودگی رودخانه کارون در ستاد جرایم خاص دادگستری مطرح شده اما به مسأله انتقال آب ورود نکرده ایم.

 

وی اضافه کرد: برای تشکیل پرونده، سازمان حفاظت محیط زیست می تواند شکایت کند و تشکل های مردم نهاد نیز می توانند به قضیه ورود کنند، اگر مقصری وجود داشته باشد دستگاه قضایی نیز در حد صلاحیت خود وارد می شود.

 

دکمه، داعش، برجام چرا ریزگردها شرشان را کم نمیکنند
ریزگردهای خوزستان مسئله امروز و دیروز نیست و مردم استان هم می دانند که جلوگیری از بروز مجدد این پدیده کار یکی  روز و دو روز نیست. تنها انتظار مردم خوزستان از دولت یازدهم در مواجهه با ریزگردها برخورد صادقانه، مسئولانه و دلسوزانه است، به طوری که پس از پایان سال سوم دولت روحانی، عملکردی واقعی در این حوزه اعلام شود.

 

آن موضوعی که سبب نگرانی مردم و افزایش اعتراضات به عملکرد دولت شد، نوع رفتار و ادبیات رئیس سازمان حفاطت از محیط زیست بود. معصومه ابتکار در یکی از نخستین اظهار نظرهای خود درباره گرد و خاک خوزستان گفت: جلوگیری از گرد و خاک با یک دکمه نیست که من دکمه آن را بزنم و از تکرار این پدیده جلوگیری کنم.

 

به مردم مردم خوزستان گفته شده با ریزگردها کنار بیایند چرا که کنترل این پدیده به زمان زیادی نیاز دارد. اما آنها قدمی برای رفع این مشکل از سوی وعده دهندگان نمی بینند و همین موجب دلسردی و اعتراض آنها می شود. هر روز مشتی خاک درگلوی هم وطنان خوزستانی ما جا خوش می کنند که از امراض و عواقب آن فقط خدا داند و بس اما اینکه تدبیر کجای این ماجرا راه حل ارائه خواهد داد آن هم مشخص نیست.

 

زنی که به همراه فرح پهلوی از ایران فرار کرد

امیر ارجمند در زمان دانشجویی در فرانسه به همراه فرح تمایلات روشنفکری و مارکسیستی داشت و این عقاید را پس از ورود به ایران نیز حفظ کرد و ارتباطات گسترده ای با برخی سفارت خانه های کشور های بلوک شرق نظیر چکسلواکی و مجارستان داشت.

به گزارش افکارنیوز، لیلی جهان آرا (معروف به امیر ارجمند) یکی از روشنفکران ایران در دوران پهلوی دوم است. لیلی فرزند تیمسار عبدالله جهان آرا است. او در سال 1317 شمسی به دنیا آمد. زمانی که در فرانسه به تحصیل دانشگاهی مشغول بود با فرح دیبا آشنا شد و به عنوان صمیمی ترین دوست او پس از ازدواج با محمد رضا پهلوی از نفوذ بسیاری برخوردار گردید.

لیلی جهان آرا به سبب ازدواج با حسینعلی امیر ارجمند به لیلی امیر ارجمند معروف گردید. او در سال 1342 شمسی از دانشگاه "رانگرز" نیوجرسی مدرک فوق لیسانس کتابداری گرفت. امیر ارجمند به سبب ارتباط نزدیک با فرح پهلوی در سال های دهه چهل و پنجاه سمت های مهم فرهنگی و هنری در رژیم را بر عهده داشت که از آن جمله می توان به عضویت در هیات امنا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و عهده داری مدیر عاملی آن و نیز ریاست کتابخانه دانشگاه ملی، عضویت در هیات امنا و بنیاد آرشام، عضویت در هیات مدیره موزه علوم و فنون ریاست کتابخانه شرکت ملی نفت و عضویت در شورای آموزش کشور اشاره کرد وی همچنین استادیار رشته کتابداری دانشگاه تهران بود.

او در زمان دانشجویی در فرانسه به همراه فرح تمایلات روشنفکری و مارکسیستی داشت و این عقاید را پس از ورود به ایران نیز حفظ کرد و ارتباطات گسترده ای با برخی سفارت خانه های کشور های بلوک شرق نظیر چکسلواکی و مجارستان داشت که ساواک چند بار گزارش آن ها را به شاه داد اما شاه از سال 1352 کنترل ساواک بر روی لیلی امیر ارجمند را قطع کرده بود در این باره برخی از مورخان عنوان کرده اند او به عنوان یک جاسوس از سوی کشور های بلوک غرب و موساد فعالیت می کرد. اسناد ساواک نشان می دهد که امیر ارجمند در ایفای نقش خود به عنوان یک جاسوس حتی از برقراری ارتباط های جنسی و به ظاهر عشقی با ماموران اطلاعاتی خودداری نمی کرد. پس از پیروزی انقلاب لیلی امیر ارجمند به همراه فرح پهلوی از ایران گریخت.

 

واکنش اولیه محسن و فاطمه هاشمی، عارف، باهنر، دعایی و بادامچیان به شنیدن خبر درگذشت آیت‌الله هاشمی

چهل روز از آن غروبی می‌گذرد که خبر درگذشت آیت‌الله هاشمی همه را در بهت فرو برد، گرچه در ابتدا همه امید داشتند این خبر شایعه باشد اما خبر درست بود؛ دیگر «آیت‌الله» در میان ما نبود.
آدمیزاد بعضی خبرها را نمی‌خواهد باور کند. با خود می‌گوید امکان ندارد مگر می‌شود؟! نه خبر حتما اشتباه است. خبر درگذشت آیت‌الله هاشمی در روزهای سرد دی از این دست خبرها بود مخصوصا در روزهایی که لبخندهای گرم آیت‌الله دلگرممان می‌کرد.
 
به گزارش نامه نیوز،‌او در شامگاه 19 دی آیت‌الله دیگر در میان ما نبود. هرچند هیچ‌کس نمی‌خواست خبر را باور کند و آن را به حساب شایعات فضای مجازی می‌گذاشت. آنچه خبر را غیرقابل قبول می‌کرد این بود که آن روز هاشمی جلسات خود را در سلامتی برگزار کرده بود و هیچ نشانی از ناخوشی نداشت، اما هرچه می‌گذشت صحت خبر بیشتر تایید می‌شد و گویی دیگر با غروب کامل خورشید 19 دی، باید «انقلاب اسلامی بدون آیت‌الله هاشمی» پذیرفته می‌شد.
 
این روزها که در چهل روز از غروب غم‌بار و بهت‌آور 19 دی می‌گذرد، به سراغ اعضای خانواده آیت‌الله هاشمی و همچنین فعالان سیاسی و رسانه‌ای کشور که سابقه سال‌ها آشنایی، رفاقت، همراهی و همکاری با ایشان رفتیم و می‌پرسیدیم که خبر درگذشت آیت‌الله را در چه موقعیتی شنیده و واکنش اولیه‌ آنها نسبت به این خبر چه بوده است. «بهت» جواب مشترک این افراد است.
 
در ادامه پاسخ این فعالان سیاسی، رسانه‌ای و البته اعضای خانواده آیت‌الله می‌آید:
 
محسن هاشمی: من غروب روز 19 دی‌ماه در حال بازگشت از دانشگاه به منزل بودم که محافظان آیت‌الله هاشمی تماس گرفتند و گفتند که حال پدرم نامساعد است و به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده‌اند. به بیمارستان که رسیدم تیم پزشکی در حال انجام عملیات احیا بودند و به ایشان شوک می‌دادند. زمانی که دکتر قاضی‌زاده هاشمی، دکتر طباطبایی، دکتر زالی و سایر پزشکانی که حضور داشتند اظهار کردند امیدی نیست، خواستم عملیات احیا متوقف شود تا ایشان بیشتر اذیت نشود و پیکرشان را به بیمارستان جماران که نزدیک حسینیه جماران است، منتقل کردیم و حسینیه جهت مراسم وداع مردم با آیت‌الله هاشمی آماده شد. البته ایشان سابقه بیماری خاصی هم نداشتند و در سلامتی بودند.
 
فاطمه هاشمی: در آن روز من سه مرتبه با ایشان تلفنی صحبت کردم؛ دو بار پدر با من تماس گرفت و یک بار من با او برای گرفتن وقت برای ریاست دانشگاه آزاد در عمان تماس گرفتم. آخرین باری که با پدر صحبت کردم حدود چهار ساعت قبل از فوت او بود. ایشان با من تماس گرفتند و گفتند که مادرت اندکی مشکل دارد و پایش سوزش دارد، او را امروز به فیزیوتراپی ببرد. من نیز گفتم که بعید می‌دانم ایشان امروز با من بیایند اما اگر که پذیرفتند حتماً با ایشان به فیزیوتراپی می‌رویم. پدر همچنین از من خواستند که شب نزد ایشان بروم. حدود ساعت 6.5 بعدازظهر من در دندانپزشکی بودم که محسن تماس گرفت و گفت که کار خیلی فوری دارد اما به دلیل آنکه امکان صحبت کردن در آن لحظه نداشتم نتوانستم با او صحبت کنم. در همان حالات بود که دلهره مرا فرا گرفت اما نذر و نیاز کردم که برای کسی اتفاقی نیفتاده باشد. هیچ گاه فکر نمی‌کردم که برای پدر و مادرم اتفاقی افتاده باشد چرا که هر دوی آنها سالم بودند و هیچ مشکلی نداشتند.
 
حدود ساعت 7 که از دندانپزشکی خارج شدم از راننده پرسیدم که محسن با من چه کار داشت اما او نیز گفت که نمی‌دانم از خودش بپرسید. زمانی که قصد داشتم با محسن تماس بگیرم دیدم که تعداد زیادی تماس از دست رفته دارم. همچنین مکرراً تلفن من زنگ می‌خورد. در آن لحظات احساس کردم که برای بابا اتفاقی افتاده است. هنگامی که با محسن صحبت می‌کردم از او پرسیدم که برای بابام اتفاقی افتاده که او گریه کرد. پرسیدم که ‌آیا ایشان فوت کرده‌اند جواب داد نه، در بیمارستان هستند و حالشان بد است. زمانی که من به بیمارستان رسیدم اولین نفری را که دیدم آقای دکتر زالی رئیس نظام پزشکی بود. از او پرسیدم که حال پدرم چطور است که ایشان گفتند تمام کرده است؛ زمانی که من به بیمارستان رسیدم همه چیز تمام شده بود.
 
محمد هاشمی: ساعت از ۴ عصر گذشته بود که آیـت‌الله از مجمع حرکت کردند و من هم به مؤسسه درمان سرطان آمدم تا ملاقات‌هایم را انجام دهم. بعد از اینکه کارم تمام شد، در راه منزل بودم و به نزدیکی‌های خانه رسیده بودم که محافظین آیت‌الله زنگ زدند و گفتند حال حاج‌آقا خوب نیست و ایشان را به بیمارستان برده‌ایم و گفتیم که به شما هم اطلاع دهیم. من سوال کردم کجا برده‌اید؟، گفتند در اورژانس بیمارستان شهدای تجریش بستری شده‌اند. من آن موقع با بیمارستان فاصله چندانی نداشتم، در واقع بالای تجریش و اول خیابان دربند بودم که چون این خیابان یک‌طرفه بود، مسیر را ادامه دادم و در نهایت حدود ۶ یا ۷ دقیقه بعد به بیمارستان رسیدم.
 
وقتی رسیدم، دیدم بیمارستان شلوغ است و پرستاران و پزشکان زیادی مشغول فعالیت هستند و داخل دهان و بینی آیت‌الله لوله اکسیژن قرار داده‌اند و مشغول شوک واردکردن به سینه‌شان هستند و عملیات احیا را انجام می‌دهند. من از یکی از پزشکان پرسیدم آیا آثار حیات در آیت‌الله وجود دارد؟ که او پاسخ داد از وقتی که ایشان را آورده‌اند، نه؛ اما تلاش‌مان این است که عملیات احیا را با موفقیت انجام دهیم. آن‌ها به تلاش خودشان ادامه می‌دادند اما خاطرم هست که بدنشان رنگی معمولی داشت وصورت‌شان هم خیلی معمولی وعادی بود و جای کبودی بر روی آن دیده نمی‌شد. طوری که انگار خوابیده بودند.
 
یک ربع تا ۲۰ دقیقه گذشته بود که دکتر قاضی‌زاده هاشمی هم آمد و سپس دکتر طباطبایی و دو سه پزشک دیگر نیز بر بالین آقای هاشمی حاضر شدند و به کارشان ادامه می‌دادند. من هم گاهی سوال می کردم که آیا توفیقی داشته‌اند یا نه؟ که پاسخشان منفی بود. حتی بر روی مانیتور هم وقتی حرکت شوک داده می شد، علائمی ظاهر می‌شد که به نظر می‌آمد علائم حیات باشد اما وقتی سوال می‌کردیم، می‌گفتند این تاثیر عملیات شوک است و قلب هنوز خودش به کار نیفتاده است. پس از اینکه وزیر بهداشت آمدند و مدتی به تلاش برای احیا ادامه دادند، مشورتی با سایر پزشکان کردند و گفتند ادامه عملیات فایده‌ای ندارد و آن را متوقف کردند. در همین زمان بود که آقای روحانی و آقای جهانگیری هم به بیمارستان آمدند.
 
سیدمحمود دعایی: من در دفتر روزنامه نشسته بودم که یکی از آشنایان از ریاست جمهوری این خبر را به من داد که من هم اول آن را باور نکردم. زیرا خبر غیر منتظره بود اما بعد از اینکه خبر تایید شد، بهت کردم و در همان حال غریبی رهبر من را متاثر کرد، زیرا با تمامی حواشی که برای آیت الله هاشمی درست شده بود، وی یکی از قویترین ، وفادارترین و غم‌خوارترین حامیان رهبر انقلاب بود و به شدت اعتقاد داشت که سلامت رهبری و موفقیت‌های ایشان ضامن دوام انقلاب است. با شنیدن خبر درگذشت آیت الله هاشمی این نگرانی به من دست داد که ما نه تنها یکی از پشتوانه‌های انقلاب، بلکه یکی از باوفاترین یاران انقلاب را از دست داده‌ایم.
 
محمدرضا عارف: در جلسه شورای سیاست گذاری اصلاح‌طلبان بودم که ساعت 18:10 یکی از دوستان پیامک خبر فوت آیت الله هاشمی را خواند که من اصلا به آن توجه نکردم و گفتم از این شایعاتی است که مطرح می شود اما بعد از 20 دقیقه دوباره خبر آمد که احیای ایشان موثر واقع نشده است. آنجا از آقای مرعشی خواستیم که خبر را پیگیری کند و وقتی حدود ساعت 7 خبر قطعی آمد، دیگر نتوانستیم جلسه را ادامه دهیم. من اصلا تصور نمی‌کردم که این اتفاق بیفتد؛ چرا که ایشان سلامت و سرحال بود و جلسات آن روز را خیلی خوب برگزار کرده بود ولی به هر حال قضا و قدر این بود.
 
محمدرضا باهنر: من در جلسه شورای مرکزی جامع اسلامی مهندسین بودم که آقای خجسته پور توییت فوت آیت الله هاشمی رفسنجانی را به من نشان داد و بلافاصله خبر رسمی هم اعلام شد. من به شدت متاثر شدم و چند دقیقه در آن جلسه ذکر خیر آقای هاشمی را گفتم و بعد هم چون نتوانستم جلسه را ادامه دهم، جلسه تعطیل شد و بعد من به صدا و سیما رفتم.
 
محمدرضا خاتمی: اول که خبر کسالت آقای هاشمی آمد گفتم که خب این به دلیل سن و سالای بالای ایشان است، اما وقتی خبر فوت آمد، آنقدر خبر غیر قابل باور و شوک آور بود که باور نمی‌کردم این اتفاق افتاده است. جایگاه و نقش ایشان آنقدر مهم بود که خبر فوتش غیر قابل باور بود. هنوز هم همینطور است و هر جا می‌روم عکس‌های ایشان را می‌بینم باور نمی‌کنم که هاشمی دیگر در میان ما نیست.
 
محمدنبی حبیبی: من در جلسه ای در محل کارم بودم که یکی از دوستان موتلفه‌ای ما حدود ساعت 7 این خبر را به من داد. چون خبر غیر مترقبه بود تحت تاثیر قرار گرفتم و بلافاصله دوران مبارزات مرحوم هاشمی، همکاری وی با موتلفه، شکنجه‌های هولناکی که ایشان در دوره رژیم پهلوی تحمل کردند و خدماتی که به جمهوری اسلامی داشتند و در نهایت تفاوت نظرهایی که از چندین سال قبل به بعد بین رهبری و آیت الله هاشمی به وجود آمد، در ذهنم گذر کرد.
 
اسدالله بادامچیان: در جلسه رابطین حزب موتلفه بودم که خبر اولیه سکته آیت الله هاشمی و انتقال ایشان به بیمارستان را شنیدم که همانجا پیگیر احوال ایشان بودم که خبر فوت را دریافت کردم. من بیش از 50 سال با آیت الله هاشمی رفیق بودم و چه قبل انقلاب و چه بعد از انقلاب با وی همراه بودم و بابت شنیدن این خبر ناراحت شدم و احوالم در آن شرایط وصف شدنی نبود. بعد از تاثرات اولیه، ما در موتلفه دنبال حفظ احترام ایشان بودیم تا بخاطر مسائل دوران حیات آیت الله هاشمی، بی اخلاقی‌ها و سوء تفاهم ها ایجاد نشود. آیت الله هاشمی رفسنجانی فردی قوی بود که خدماتش به نظام و انقلاب فراتر از مسائل جناحی بود. هر کس هم که به ایشان علاقه‌مند است نباید وارد بحث هایی شود که در نهایت به تخریب هاشمی منجر شود.
 
رضا سلیمانی (مشاور و مدیرکل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام): برای من صحبت کردن از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی سخت است و رحلت ایشان را هنوز باور نکرده‌ایم. آخرین بار یک روز قبل از فوت آیت‌آلله هاشمی در جلسه‌ کمیسیون نظارت مجمع خدمت ایشان بودم. خیلی سرحال بودند، موشکافانه مسائل را مطرح کردند و در بحث‌ها شرکت داشتند. هیچ حالت کسالتی در چهره‌ ایشان احساس نکردیم و گویا وقارش برای ما آرامش قبل از طوفان بود. آن روز بعد از جلسه مثل همیشه تا دم درب اطاقشان همراهشان رفتم و مشخصاً از یک پیام و یک مصاحبه پرسیدم که گفتند «مشغول خواندن هستم». خبر جلسه را نوشتم و پس از تأیید(کار همیشگی در این 27 سال) تصاویر آن جلسه را هم انتخاب کردیم و در اختیار رسانه‌ها گذاشتیم. متأسفانه آن خبر آخرین خبر از برنامه‌های این مرد تاریخ‌ساز بود. صبح روز یکشنبه جلسه کمیسیون زیر بنایی بود و چون جلسه‌ای غیر خبری بود، عازم شهرستان شدم. دوستانی که در آن جلسه حضور داشتند، می‌گفتند که مانند روز قبل بسیار سرحال بودند.
 
حول و حوش غروب بود که تلفنی به من خبر دادند حال آیت الله هاشمی بد شده و عازم بیمارستان شدند. لحظات اول به آن شدت نبود اما بعد معاون بنده آقای خلیلی از بیمارستان تماس گرفتند و خبر تاسف بار فوت ایشان را به من دادند. آیت‌الله به بیمارستان شهدای تجریش منتقل شده بودند و هر چه پزشکان تلاش کردند، ایست قلبی ایشان احیا نشد. مرتب تلفن من زنگ می‌خورد و رسانه‌ها پیگیر اخبار بودند. باور نمی‌کردیم اتفاقی که نباید بیافتد، افتاده است. واقعاً شب بسیار عجیبی بود. به محض اطلاع، مردم روانه بیمارستان شدند. همکارانی که بودند، می‌گفتند که حضور آن جمعیت جای شگفتی داشت و احساس غرور ایجاد می‌کرد که چه طور این عالم مجاهد، محبوب مردم است.

پیام تهران به عربستان/ ایران حاضر به عقب نشینی شد!

«هدف اصلی سفر روحانی به عمان و کویت حفظ دستـاوردهای ایران در صحنه سوریه و عراق است.»
ز پیام تهران به عربستان/ ایران حاضر به عقب نشینی شد!
به این مطلب امتیاز دهید
48.5% 51.5%

به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز، وبسایت "اخبار الیمن" زیر عنوان "رونمایی از هدف سفر روحانی به کشورهای عربی"، مدعی شد: «هدف اصلی سفر روحانی به عمان و کویت حفظ دستـاوردهای ایران در صحنه سوریه و عراق است.»

 

این وبسایت خبری در ادامه مدعی شد: «ایران می خواهد با سفر روحانی به عمان و کویت این پیام را به عربستان بدهد که تهران حاضر است در ازای سوریه از پرونده یمن عقب نشینی کند. ولی عربستان هیچگاه به این مسئله تن نخواهد داد.»

 

 اخبار الیمن در ادامه به نقل از حساب توییتری "شوون ایرانیه" وابسته به عربستان سعودی ادعا کرد: «کشورهای عربی گول روحانی و خنده های ظریف را نخورند و همچنان مقابل ایران بایستند.»