یک سایت حامی دولت در واکنش به سخنان عارف نوشت او نباید دچار اشتباه محاسباتی شود.
عارف اخیراً در جلسه شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان گفته بود: پیروزی روحانی
مدیون اصلاحطلبان است و انتظارمان این است که در انتخاب کابینه با شورای
عالی اصلاحطلبان مشورت کند... بعضیها پیروز میشوند و یادشان میرود که
چه کسانی برایشان زحمت کشیدند. پیروزی آقای روحانی اتفاقی نبود.
سایت خرداد در واکنش به این سخنان نوشت: عارف شخصیت موجه دانشگاهی و
سیاستمداری اخلاقمدار و موقر است. اما او هیچگاه در قالب یک لیدر تمام
عیار سیاسی که برخوردار از جاذبه کاریزماتیک بوده و بتواند در قامت یک
راهبر سیاسی ظاهر شود، نبوده و نیست و با کمال احترام، نخواهد بود.
به زبان ساده او در مقام یک عضو و رئیس شورای عالی جلسات را مدیریت کرده و
خروجی مطلوب نیز حاصل شده اما این موفقیت و کامیابی برآمده از توانمندی و
رهبری و راهبری منحصر به فرد عارف نبوده او و مجموعهاش نقش یک کریدور
ارتباطی و انسجام بخش میان سرمایه بزرگان و اعتماد مردمی را ایفا و پیروزی
را ممکن و میسر کردهاند. اما اشتباه محض آنست که این کامیابی، عارف و
دوستان نزدیکش را دچار اشتباه محاسباتی کند و آنان را به پرتگاه خود
بزرگپنداری و حرکت در مسیر یک راهبر سیاسی سوق دهد، عارف منتخب اول مردم
تهران است و بسیاری از همین منتقدان امروز نیز به او رأی دادهاند اما نه
به پشتوانه کارنامه سیاسی مشعشع و جذابیت شخصیاش بلکه بواسطه سرلیستی
لیستی که برچسب اصلاحطلبی را داشته است.
خرداد نیوز میافزاید: چه موافق عارف باشیم و چه مخالف وی این نکته
کتمانشدنی نیست که نحوه کنارهگیری او در انتخابات 92 چیزی نبود که مورد
انتظار افکار عمومی باشد و خاطره خوشایندی از او ترسیم و بر محبوبیت و
مقبولیت او بیافزاید و جایگاه او را در مقام یک سیاستمدار جریانساز و
تحولآفرین تثبیت کند. بیتعارف خود او نیز به خوبی میداند که این
کنارهگیری از سر میل و رضای تمام عیار نبود اما انجام شد. یادمان نرود که
سبک کنارهگیری او در اذهان باقی مانده و سپس در جریان ریاست مجلس و تشکیل
کمیسیونهای راهبردی، عارف نتوانست آنگونه که انتظار میرفت عمل کرده و
خاطره ناخوشایندی دیگر بر مورد قبلی افزوده شد، هر چند او و فراکسیون امید
در حمایت از دولت و یا به عنوان مثال در قالب جریان تشکیل هیئتهای نظارت،
خوب عمل کردند اما آنچه که در اذهان میماند چنین اقدامات زیربنایی و
اثرگذاری نیست، ریاست کمیسیونهایی است که اصلاحطلبان در آن ناکام ماندند.
عارف مرد سکوت و عمل بیحاشیه است و این چیزی نیست که بتواند محبوبیت و
مقبولیت برای عارف را با توجه به آن پیش ذهنیتها که بدان اشاره رفت برای
او رقم زده و از نقدهای گزنده مصوناش دارد.
چرا با وجود لغو قرارداد توتال سود میکند؟
معاون وزیر نفت از باب اطمینانبخشی نسبت به قرارداد با توتال میگوید: اگر توتال قراردادش را لغو کند، سودی عایدش نخواهد شد.
غلامرضا منوچهری در نشست توجیهی خبرنگاران و سردبیران رسانهها گفت: اگر به
هر دلیل، قرارداد توتال با شرکت ملی نفت ایران لغو شود، پیمانکار هیچ وجهی
تا پایان ساخت پروژه دریافت نخواهد کرد.
منوچهری افزود: توتال باید کار را تمام کند تا بتواند اصل سرمایه و سود خود
را دریافت کند و در متن قرارداد موضوع بازگشت تحریمها پیشبینی نشده، اما
اگر شرایط کار غیرممکن شود، باید هر دو شرکت فرانسوی و چینی مدارک ناتوانی
از ادامه فعالیت را ارائه کنند و طبق قرارداد، در مرحله اول توتال از کار
کنار گذاشته میشود و کار به شرکت چینی cnpci و پتروپارس واگذار میشود.
تأکید بر اینکه «اگر توتال قرارداد را لغو کند، سودی عایدش نخواهد شد»،
شاید درباره شرکت دیگری معتبر باشد اما درباره شرکت توتال معتبر نیست؛ چرا
که توتال سالهاست از سمت قطر، در برداشت از میدان گازی مشترک پارس جنوبی
فعال است و به همین دلیل یک گمانه و احتمال جدی این است که توتال از
اطلاعات جمعآوری شده در ایران، برای بهرهبرداری بهتر در سمت قطر استفاده
کند. و در این صورت، طرفی که ضرر میکند ما خواهیم بود، نه توتال.
سکوت اتحادیه اروپا در قبال نقض ماده 29 برجام
اتحادیه اروپا اگر واقعا خواستار اجرای کامل برجام هستند، باید آمریکا را وادار به اجرای برجام کنند.
30 فروردین ماه امسال بود که رسانهها خبر از صادر شدن دستور بازنگری برجام
توسط دونالد ترامپ دادند. رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا نیز با تایید این
خبر اعلام کرد که دونالد ترامپ دستور داده این مسئله را بررسی کنند که آیا
لغو تحریمهای ایران طبق برجام در راستای منافع ملی آمریکا بوده یا خیر؟
اما در حالی که زمان اعلام نتیجه بازنگری تنها تا 28 تیر(19 جولای)- 90 روز
بعد از صدور دستور ترامپ- فرصت دارد و به این روزها نزدیکتر میشویم،
ابهام در اعلام نتیجه همچنان ادامه داشته و آمریکا با بیان اینکه سیاست
بازنگری ادامه دارد کشورهای دیگر را در بلاتکلیفی نگه داشته است.
در همین راستا وال استریت ژورنال در گزارشی نوشت که دیپلماتهای اروپایی
میگویند که بیش از پیش نگران آن هستند که دولت ترامپ به دنبال بازبینی خود
در توافق هستهای ایران و با حذف و برچیدن مزایای اقتصادی آن برای ایران،
توافق هستهای را تضعیف کند.
در همین زمینه باید اشاره کرد که نوع رفتار آمریکا، چه در اعلام بازنگری و
چه عدم اعلام نتیجه آن از آن جهت که بانکهای خارجی، موسسات، نهادها و
کشورهای دیگر را برای برقراری رابطه با ایران دچار تردید میکند و به تعبیر
دقیقتر تاثیرگذاری منفی در عادیسازی تجارت و روابط خارجی با ایران
میگذارد نقض ماده 29 برجام محسوب میشود:
«29- اتحادیه اروپایی و دولتهای عضو و همچنین ایالات متحده، منطبق با
قوانین خود، از هرگونه سیاست با هدف خاص تاثیرگذاری منفی و مستقیم بر
عادیسازی تجارت و روابط اقتصادی با ایران، در تعارض با تعهداتشان مبنی بر
عدم اخلال در اجرای موفقیتآمیز این برجام خودداری خواهند کرد.»
لذا مشخص است که این اقدام آمریکا به خاطر آنکه مانع تحصیل منافع ایران از
برجام میشود نقض برجام است لذا سخنان فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی
اتحادیه اروپا مبنی بر اینکه میدانیم که در آمریکا یک بررسی مجدد برجام در
جریان است. ما به این امر احترام میگذاریم، نه تنها هیچ تضمینی برای
اجرای برجام نیست بلکه در واقع حمایت از نقض برجام است.
در صورتی که موگرینی و اتحادیه اروپا واقعا خواهان ضمانت اجرای کامل توافق
هستند باید به جای احترام گذاشتن به نقض برجام، باید با صدور قطعنامهای در
شورای امنیت سازمان ملل، ایالات متحده را ملزم به اجرای تمام مفاد برجام و
قطعنامه 2231 نماید. البته این مهم تنها در صورتی اتفاق خواهد افتاد که
وزارت امور خارجه کشورمان با رها کردن انفعال، بیعملی و تماشاچی بودن این
موضوع را از اتحادیه اروپا مطالبه کند.
اصلاحطلبان تراژدی مجلس را در شورای شهر تهران تکرار میکنند
میگویند تاریخ در نوبت دوم به شکل تراژیک
تکرار میشود و گویا همین واقعیت درباره لیست شورای شهر تهران و عملکرد
اصلاحطلبان در حال تکرار است.
روزنامه آرمان با انتشار این مطلب نوشت: دوستان اصلاحطلب نباید اقبال مردم
به لیستی را که رأی آورد به حساب خود بگذارند و قدر بزرگان را ندانند.
آقای دکتر شکوریراد که مورد احترام نگارنده است پرده از واقعیتی برداشت و
مسائلی از پشت پردهچینش لیست را برملا کرد که نیاز به بازخوانی دارد و با
تاسف باید بگویم اگر همین نظر در انتخاب وزرا از ناحیه دوستان اصلاحطلب
دنبال شود و به آقای دکتر روحانی فشار آورند، اطمینان دارم که آقای دکتر
روحانی با استقلال و اشرافی که به همه زوایا دارند تحت تاثیر قرار نخواهند
گرفت اما نگران و دلواپس وضع شورای شهر و انتخاب شهردار و رئیس شورای شهر
هستم. وقتی لیست کاندیداهای شورای شهر تهیه شد و تاخیر بزرگان اصلاحات در
تایید لیست شکبرانگیز شد و زمانی که در چینش اسامی کاندیداها و ترتیب
اسامی به همریختگی پیدا شد، لیستی منتشر شد که بالای صفحه عکس دو نفر
آقایان محسن هاشمی و احمد مسجدجامعی قرار گرفت؛ یعنی سرلیستی آقای محسن
هاشمی مورد نظر تهیهکنندگان لیست نیست. دومین لیستی که در سطح وسیع چاپ و
منتشر شد، اسامی را به ترتیب حروف الفبا تنظیم کردند و عملا آقای محسن
هاشمی در ردیف آخر قرار گرفت، اما مردم برخلاف تهیهکنندگان لیست عمل کردند
و آقای هاشمی که نفر آخر در چینش اسامی بود، بالاترین رأی را آورد.
به بخشی از گفتوگوی آقای شکوریراد با روزنامه ایران توجه کنید: «در
انتخابات مجلس شورای اسلامی بزرگان اعتراض کردند و در شب آخر به نظر
انتقادی توجه کردند و دو نفر که از فهرست حذف شده بود به فهرست برگشتند.»
این مطلب علیالظاهر مربوط است به لیست امید نمایندگان مجلس و نتیجه آن را
طی دو سال گذشته دیدیم. آیا بین محمود صادقی و غلامرضا حیدری و علی مطهری
که حرف دل همه را میزنند با دیگر اعضای لیست که حتی اسم آنان را حداقل
نگارنده نمیدانم و از سفره انقلاب سهم خود را برداشتند، فرقی نیست؟ به
صحبتهای آقای شکوریراد در مورد لیست شورا هم توجه کنید: «در مورد دو سه
نفر حرف داشتند؛ آقای مصطفی سلیمی، آقای تندگویان و نفر سومی هم بود که من
اطلاع ندارم چه کسی بود وقتی اعتراض به آقای عارف منتقل شد، آقای عارف به
جای اینکه مسئله را حل و فصل کنند، کار را رها کردند.»
آرمان در ادامه مینویسد: بینی و بینا... با هر کس که از زمان انتشار
صحبتهای آقای شکوریراد صحبت کردم، با بهت از این واقعه یاد میکنند، یعنی
که اعتماد مردم را خدشهدار کردند و در نتیجه در انتخابهای بعدی قبل از
قبول لیست به یقین نظر صریح آن بزرگان را جویا خواهند شد. حالا همین حالت و
وضع هم دارد نسبت به انتخاب شهردار اتفاق میافتد ظاهرا خبری از انتخاب
آقای محسن هاشمی، کسی که رأی اول تهران را آورده نیست. مردم تهران از دوست و
دشمن او را مدیر و مدبر و کارآمد و کاربلد میدانند. او مترو و حمل و نقل
شهری را خوب میشناسد. او میتواند شهرداری باشد که به گفته آقای دکتر
روحانی پاشنه گیوهاش همیشه بالا کشیده است.
گزینش شهردار قبل از انتخابات اعضای شورای شهر با کیست؟ آیا چند ماه بعد کس
دیگری از مجموعه دوستان اصلاحطلب سخنانی را مشابه آنچه آقای شکوریراد
گفتند نخواهند گفت؟ متاسفانه این سخن حکیمانه ظاهرا در تاریخ کشور ما همیشه
در حال تکرار است؛ تاریخ در نوبت دوم به صورت تراژیک اتفاق میافتد.
دوستان به رأی مردم احترام بگذارید. آیا میخواهید محسن هاشمی را کنار
بگذارید و چند صباحی دیگر یک نفر مصاحبه کند و بگوید... فلانی با عدم
انتخاب آقای محسن هاشمی مشکل داشت، بعد از 6 روز مجاب شد حمایت کند؟ آیا
این تکرار تاریخ نخواهد بود؟
امریکن اینترپرایز: میلیاردها دلار هزینه کردیم اما ایران در لبنان برنده شد
اندیشکده امریکن اینترپرایز میگوید، آمریکا میلیاردها دلار در لبنان خرج کرد اما این ایران است که برنده میدان بوده است.
این اندیشکده در تحلیلی به قلم دانیل پلیتکا نوشت: او در حضور نیروهای تحت
پشتیبانی ایران در عراق، با حضور بلندمدت آمریکا ناسازگار است و مقامات
عراقی این را باید در نظر بگیرند.
وی میافزاید: از زمان جنگ سال 2006 با اسرائیل، توان جنگی حزبالله به طور
چشمگیری با نیروهای موشکی بالغ بر 150 هزار فروند موشک، از جمله موشکهای
کوتاهمدت «Katyusha» و هزاران موشک متوسط برد که توانایی حمله به تلآویو
را داشتند، افزایش یافته است.
هزاران لبنانی داوطلب شدهاند در سوریه برای بشار اسد مبارزه کنند. همانطور
که حسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان، در سخنرانی اخیر خود، حزبالله را
مایه آرامش و امنیت لبنان و از ارکان حکومت دانست.
برخلاف امید مقامات ارشد آمریکایی، ارتش نه تنها تاکنون نتوانسته است
حزبالله را در لبنان محدود کند، بلکه گزارش میدهد که ممکن است سلاحهای
مشترک با ارتش نیز داشته باشد.ایران راهبرد مشابهی در عراق نیز دارد.
همانطور که در لبنان، شبه نظامیان در گروههای پراکنده پس از صدام حسین
بخشی از صحنه سیاسی و نظامی بودهاند، از زمان خروج نیروهای آمریکایی در
سال 2011 و ظهور داعش، برخی از شبه نظامیان برای دولت عراق و آمریکا در
مبارزه با داعش مفید بودهاند، همانطور که حزبالله برای بیرون راندن
اسرائیل از جنوب لبنان سودمند بوده است.
دولت بغداد گروه شبه نظامیان حشد الشعبی که یک گروه بسیج مردمی محبوب است
را در عراق پذیرفته و آیتالله علی سیستانی از مراجع بزرگ شیعه در عراق،
مبارزههای آنها را با داعش ستوده است. مجلس عراق مجوز نام گروه بسیج مردمی
(PMF) را در ارتش عراق تصویب کرده است. به نظر میرسد عراق هم راه لبنان
را در کنار ایران و در شطرنج خاورمیانه در پیش گرفته است.
ایران
تصویب <ایجاد کانال ارتباطی ایران و امریکا> در مجلس نمایندگان
یک طرح قانونی که خواستار ایجاد کانالهای
ارتباطی بین امریکا و ایران جهت جلوگیری از درگیریهای تصادفی میان دو طرف
در آبهای خلیج فارس است به تصویب مجلس نمایندگان امریکا رسید.به گزارش
فارس، این طرح که دو نماینده حزب دموکرات در مجلس نمایندگان امریکا آن را
پیشنهاد کرده بودند در قالب متممی به «لایحه اختیارات دفاع ملی» اضافه و به
اتفاق آرا به تصمیم قانونگذاران امریکایی رسید. این لایحه بودجهها و
مخارج وزارت دفاع امریکا را مشخص میکند. متمم قانونی پیشنهاد شده وزیر
دفاع امریکا را ملزم میکند با هماهنگی وزیر خارجه این کشور گزارشی درباره
مزیتهای حصول توافق میان نظامیان ایران، امریکا و نظامیان سایر کشورهای
حاضر در آبهای خلیج فارس تهیه و آن را تقدیم کمیتههای مرتبط در کنگره
کند. هدف از این اقدام، جلوگیری از برخوردهای نظامی تصادفی در آبهای خلیج
فارس و تنگه هرمز عنوان شده است.از سوی دیگرژنرال «جوزف ووتل»، رئیس ستاد
فرماندهی مرکزی امریکا (سنتکام) در پاسخ به سؤالی در این باره که آیا
نگرانی مشترک کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با اسرائیل درباره ایران به
همکاریهای بیشتر میان آنها منجر شده گفت: «من فکر میکنم که مطمئناً برای
این موضوع فرصت وجود دارد و فکر میکنم که این سؤالی است که بهتر است که
اسرائیل یا سایر کشورهای (مورد اشاره شما) به آن پاسخ بدهند، اما مطمئناً
ما از آن حمایت میکنیم.»
شورای همکاری خلیج فارس در آستانه فروپاشی
اندیشکده شورای آتلانتیک در امریکا با اشاره
به اختلافات اخیر کشورهای عربی با قطر پیشبینی کرده است که شورای همکاری
خلیج فارس در آستانه فروپاشی قرار دارد. به گزارش انتخاب در گزارش این
اندیشکده آمده است: محاصره قطر از سوی کشورهای عربی به رهبری عربستان، اگر
طولانی شود، احتمالاً به نفع ایران هم از نظر ژئوپلیتیک و هم از نظر
اقتصادی خواهد شد. شورای همکاری خلیج فارس در سال 1981 در خلال حمله عراق
به ایران و از ترس ساختار نوپای ایران که سعی داشت انقلابش را به کشورهای
همسایه صادر کند ساخته شد. خروج قطر از یکسو و تبعیت نکردن کویت و عمان از
مواضع تهاجمی سعودی علیه دوحه از سویی دیگر، منجر به فروپاشی این شورا
خواهد شد؛ این تحولات یک موفقیت استراتژیک قابل توجه برای ایران است.محمد
بن سلمان ولیعهد پادشاه عربستان سعودی سیاستهای هر دو تحول یعنی جنگ یمن و
انزوای قطر را طرح ریزی کرده است. فلج شدن نسبی شورای همکاری خلیج فارس
شکست دیگری برای محمد بن سلمان است. این
می تواند ضربهای به استراتژی ترامپ درایجاد یک ائتلاف منطقهای علیه ایران
موسوم به ناتوی عربی نیز باشد که در خلال سفر به ریاض و تل آویو طرح آن را
دنبال کرد.
شرط 400 میلیارد دلاری ترامپ برای حضور در نشست ریاض
«دونالد ترامپ» رئیس جمهوری امریکا در مصاحبه با شبکه سی بیان گفت که در مقابل دریافت میلیاردها دلار از سعودیها در نشست اخیر ریاض شرکت کرده است.به گزارش ایرنا، شبکه خبری الجزیره با انتشار این خبر افزود: رئیس جمهوری امریکا به مقامات سعودی گفته بود در نشست ریاض شرکت نخواهد کرد مگر آنکه آنان میلیاردها دلار برای خرید سلاح از امریکا بپردازند. نشست ریاض در 31 اردیبهشت گذشته با حضور رئیس جمهوری امریکا و سران 17 کشور عربی - اسلامی و نمایندگانی از 50 کشور جهان برگزار شد و امریکا توانست در این سفر 400 میلیارد دلار در چارچوب معاملههای سلاح، به جیب بزند.
آرمان
پیشنهاد وزارت صحت ندارد
شنیده شد که عیسی کلانتری مشاور معاون اول رئیسجمهور در امور آب درباره برخی گمانهزنیها مبنی بر مطرحشدن نامش برای وزارت جهاد کشاورزی در دولت دوازدهم، اظهار داشت: این موضوع صحت ندارد و مورد تایید بنده نیست. وی افزود: پذیرش پست وزارت از من گذشته و جوانان باید به این حوزه ورود کنند. کلانتری خاطرنشان کرد: اگر پیشنهاد وزارت جهاد کشاورزی در دولت دوازدهم به بنده داده شود، نمیپذیرم.
حضور یک زن در صف اول نماز جمعه!
شنیده شد که جمهوری اسلامی نوشت؛ حضور یک زن در صفوف اول نماز جمعه تهران موجب تعجب نمازگزاران شد. وی با فریادهای مکرر خطاب به امام جمعه در شروع خطبهها مطالبی میگفت که اگرچه معلوم نبود چه میخواهد ولی پرسش مردم این بود که با توجه به تهدیدهای اخیر گروههای تروریستی این زن چگونه توانسته بود به قسمت آقایان آنهم روبهروی جایگاه راه یابد و میان آنها بنشیند؟ همچنین شعارهای انحرافی همان جماعت قلیل همیشگی با اعتراض مردم روبهرو شد.
کابینه دوازدهم وزیر زن ندارد
شنیده شد که سهیلا جلودارزاده گفت: طبق شنیدهها هیچ زنی به عنوان وزیر در کابینه دولت دوازدهم حضور نخواهد داشت و حضور زنان به معاون وزیر ختم میشود. وی با بیان این که فراکسیون زنان مجلس با شهیندخت مولاوردی معاون رئیسجمهور در امور زنان و خانواده جلساتی درباره موضوعات مختلف برگزار کرده، ادامه داد: با معاون رئیسجمهور تاکنون درباره انتخاب زنان در کابینه رایزنی نشده است. نماینده مردم تهران در مجلس تصریح کرد: گویا ارادهای برای انتخاب زنان در کابینه دوازدهم وجود ندارد.
رساله امام در تاجیکستان ممنوع شد
شنیده شد که برخی از منابع خبری مدعی شدند که رساله امام خمینی(ره) و برخی دیگر از مراجع تقلید ایرانی در کشور تاجیکستان در فهرست کتابهای ممنوعه قرار گرفته است! نامه نیوز نوشت؛ براساس گزارش منتشرشده توسط این رسانه، ممنوعشدن رساله امام خمینی(ره) و برخی از مراجع تقلید ایرانی در راستای کاهش روابط فرهنگی تاجیکستان با ایران است. در این گزارش آمده است: هفته گذشته مرکز فرهنگی و تجاری ایران در تاجیکستان بسته شد. به نظر میرسد بستهشدن این مرکز فرهنگی به درخواست مقامات تاجیکستان بوده است.
رئیسجمهور در همایش مقابله با گرد و غبار، در اظهاراتی تأملبرانگیز
گفت: «بنده قبلاً هم در بحث دیگری گفتهام، بحث بر اینکه کدام کشور در
منطقهی ما قویتر باشد، باید کنار گذاشته شود. قویترین کشور در منطقه
نباید بهعنوان هدف اول دنبال شود. منطقهی قویتر باید مدنظر ما باشد.» در
رابطه با این بخش از سخنان آقای روحانی چند نکته قابل توجه است:
هیچ کشوری به دنبال این نیست که قدرتمند نباشد
این از واقعیتهای بدیهی جهان امروز است که همهی کشورها بهدنبال افزایش
قدرت خود و حضور در بین کشورهای قدرتمند جهان هستند. نهتنها کشورهایی که
در عرصهی بینالمللی حرفی برای گفتن دارند، بلکه حتی گمنامترین و
عقبماندهترین کشورهای دنیا هم برای اینکه اندکی قدرت خود را افزایش دهند و
خود را به قدرتهای برتر دنیا نزدیک کنند، تلاش میکنند.
در چنین شرایطی، یقیناً کشوری با مختصات جمهوری اسلامی ایران که اکنون به
الگوی بخشی از کشورهای دنیا تبدیل شده و بخش قابل توجهی از دنیا چشمشان به
ایران اسلامی و مناسبات سیاسی و بینالمللی این کشور است، بهمراتب اولویت
بالاتری نسبتبه دیگر کشورها برای افزایش قدرت و جایگاه خود در منطقه و
جهان دارد.
این مسئله زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که به این واقعیت توجه کنیم که
کشوری چون ایران، همچنان که الگوی بخشی از کشورهای منطقه و جهان است، دارای
دشمنان جدی و قسمخوردهای هم هست و آن دسته از کشورهای سلطهگر که تحمل
دیدگاهی متفاوت با رویکرد و تفکر خودشان در جهان را ندارند، بهطور جدی
مخالف جمهوری اسلامی هستند و حتی از علنی کردن خصومتهایشان نسبتبه ایران و
تقابل نرم و سخت با کشورمان هم ابایی ندارند.
افزون بر این، قدرت اول منطقهای شدن ایران، جزء اهداف روشن سند بالادستی
چشمانداز بیستسالهی کشور است. بهطوریکه در ابتدای این سند آمده است:
«با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش
برنامهریزیشده و مدبرانهی جمعی و در مسیر تحقق آرمانها و اصول قانون
اساسی، در چشمانداز بیستساله، ایران کشوری است توسعهیافته با جایگاه
اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی،
الهامبخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بینالملل...
الهامبخش، فعال و مؤثر در جهان اسلام با تحکیم الگوی مردمسالاری دینی،
توسعهی کارآمد، جامعهی اخلاقی، نواندیشی و پویایی فکری و اجتماعی،
تأثیرگذار بر همگرایی اسلامی و منطقهای براساس تعالیم اسلامی و اندیشههای
امام خمینی (ره). دارای تعامل سازنده و مؤثر با جهان بر اساس اصول عزت،
حکمت و مصلحت.»
افزایش قدرت، لازمهی همکاری با دیگر کشورهاست
اینکه گفته شود «بهجای قویترین کشور، منطقهای قویتر باید مدنظر باشد»،
حتی اگر به این معنا هم باشد که باید کشورهای منطقه با یکدیگر تعامل و
همکاری داشته باشند، بازهم این مسئله، نفیکنندهی لزوم قدرتمندی یک کشور
نیست.
در واقع یک کشور زمانی میتواند در زمینهی همکاری با دیگر کشورها موفق
باشد و محور همکاری قرار بگیرد و در این مسیر مؤثر و تعیینکننده واقع شود
که ابتدا خودش کشوری قوی و قدرتمند باشد. نگاهی به مناسبات منطقهای و
بینالمللی، بهوضوح این واقعیت را نشان میدهد که میزان تأثیرگذاری
کشورهای مختلف تابعی از میزان قدرتمندی آنهاست.
بهعنوان نمونه، مقایسهی تأثیرگذاری ایران در منطقه در زمان قبل از انقلاب
با دورهی کنونی و یا حتی در یک دههی اخیر با سالهای ابتدایی انقلاب،
بیانگر این واقعیت است. اینکه در تحولات مهم منطقه مانند مسئلهی سوریه،
عراق، فلسطین و... جمهوری اسلامی تا این حد تأثیرگذار است، بهخاطر قدرت
مثالزدنی جمهوری اسلامی است.
مقولهی قدرت در عرصهی نقشآفرینی منطقهای و بینالمللی بهقدری
تعیینکننده است که بسیاری از مؤلفههای دیگر را تحتالشعاع قرار میدهد.
بهعنوان مثال، کشورهای غربی و بهویژه ایالاتمتحدهی آمریکا اگر
میتوانند اهداف موردنظرشان را در دنیا تا حدی پیش ببرند، به دلیل همین
قدرتی است که آنها از آن برخوردار هستند، وگرنه از منظر منطقی، انسانی و
اخلاقی سلطهگریهای این کشورها هیچ جایگاهی ندارد و اگر نبود قدرت آنها،
یقیناً نمیتوانستند اهدافشان را بدین شکل پیش ببرند.
قدرتمندی کشور و مبنای نظری دولت یازدهم
منشأ تصمیمگیریها و اقدامات دولت در عرصههای مختلف، مبنای نظری و رویکرد
فکری حاکم بر آن است. لذا ریشهی این موضعگیری هم که گفته میشود
«قویترین کشور در منطقه نباید بهعنوان هدف اول دنبال شود» نیز به مبنای
نظری دولت مربوط میشود. طبق دیدگاه نظری دولت، توسعه و ارتباط با کشورهای
توسعهیافته اولویت اصلی است و هر چیزی که بخواهد مانع این ارتباط و توسعه
باشد، باید از مقابل برداشته شود. بر همین مبنا، حتی استقلال هم اولویت
ندارد و آنگاه که استقلال کشور موضوعیت نداشته باشد، قدرتمندی کشور هم به
طریق اولی، محلی از اعراب نخواهد داشت.
قدرتمندی کشور با دولت خسته ممکن نیست
یقیناً تبدیل شدن کشور به قدرت اول منطقه، تلاشها و زحمات زیادی میطلبد و
در شرایط فعلی نیز که جمهوری اسلامی ایران نقش تعیینکنندهای در منطقه
دارد، این جایگاه با تلاشها و زحمات فراوان و تحمل سختیهای بسیاری به
وجود آمده است. در چنین شرایطی، نکتهی قابل اهمیت این است که دولتی که حتی
در عرصهی اقتصادی و معیشتی هم نتوانسته کارنامهی قابل قبولی از خود
برجای بگذارد و عملکرد چهارسالهاش نشان داده رویکرد جهادی و تلاشگرانه
جایگاهی در آن ندارد، یقیناً قدرت اول منطقه شدن هم برایش اولویتی ندارد.
بر همین اساس، به نظر میرسد دلیل دیگری که موجب شده تا رئیس دولت
بهصراحت بگوید «بحث بر اینکه کدام کشور در منطقهی ما قویتر باشد، باید
کنار گذاشته شود. قویترین کشور در منطقه نباید بهعنوان هدف اول دنبال
شود.» همین مسئله است که در مناسبات دولت کنونی تلاش و کار جایگاه
برجستهای ندارد.*
خبرنگار العالم در عراق گفت: امیر قطر در این تماس تلفنی ضمن تبریک آزادی موصل و پیروزی عراقی ها در برابر تروریستها، اظهار داشت، این پیروزی که با تلاش و جانفشانی نیروهای عراقی محقق شده، یک پیروزی برای همه اعراب و مایه خرسندی و شادمانی دایمی برای عراقی ها است.
وی ضمن اعلام آمادگی برای حمایت و پشتیبانی از عراقی ها تصریح کرد که بدون شک عراقی ها این کشور را به سرمنزل مقصود خواهند رساند و کشور قطر آماده است در همه عرصه ها با عراق همکاری کند.
حیدر العبادی و امیر قطر در این تماس تلفنی بر اهمیت تعمیق روابط میان دو ملت و دو کشور، مقابله با تروریسم و همکاری دو کشور در عرصههای اقتصادی و تجاری تاکید کردند.
یک منبع محلی در استان کرکوک تاکید کرد که "مغز متفکر اقتصادی" داعش از حویجه فرار کرده و پرونده های مهمی از جمله فهرست نام سران داعش در عراق را به همراه برده است.
این منبع افزود: شخصی که موسوم به "مغز متفکر مالی" داعش و دارای تابعیت یکی از کشورهای عربی مجاور است، ناپدید شده و پرونده های مالی مهم و نیز فهرست نان سران داعش را با خود به همراه برده است.
به نوشته السومریه نیوز، این منبع تصریح کرد: این سرکرده داعش که از افراد نزدیک به ابوبکربغدادی است، یکی از خانه ها در مرکز الحویجه (در 55 کیلومتری جنوب غربی کرکوک) را به عنوان مقر خود اتخاذ کرده بود. 4 تن از عناصر تروریستی داعش و یک زن نیز با او فرار کردند.
منبع مزبور خاطرنشان کرد که فرار یکی از مهمترین سران مالی داعش ضربه شدیدی برای این گروه تروریستی است. به گونه ای که داعش دیگر قادر به تامین پول کافی برای عملیات خود نیست و بسیاری از منابع مالی داخلی و خارجی خود را از دست داد و فقط به مالی که از اهالی گرد آوری می شود، تکیه می کند.
یادآور می شود که کمتر از یک سال پیش نیز ابوحفص الحلبی مسئول ارشد دیوان محاسبات داعش؛ و اندکی قبل از آن ابومعتز القحطانی از مسئولان دیوان محاسبات از موصل فرار کردند و میلیون ها دلار با خود به سرقت بردند.
توهم ناتوی عربی
عربستان سعودی چنان شیفته وعدههای توخالی دونالد ترامپ برای تشکیل یک ناتوی عربی شده بود که بلافاصله در داخل و خارج از این کشور دست به اقداماتی حیرتآور زد. در داخل، سلمان بن عبدالعزیز تصمیم گرفت محمد بن نایف ولیعهد را برکنار کرده و فرزندش محمد بن سلمان را جانشین وی کند؛ اتفاقی که تاکنون در خاندان سلطنتی آلسعود سابقه نداشت. از طرف دیگر سلمان تصمیم گرفت به همراه سه کشور عربی دیگر تمام روابط خود را با دولت قطر قطع کرده و 13 شرط را برای دوحه تعیین کند. این اقدام سرآغاز بحران تازهای در بین کشورهای عرب حوزه خلیجفارس بود و نشان داد آن ناتوی عربی جز یک توهم بیشتر نبوده و بسیج کشورهای عرب علیه ایران نیز جز یک خیال باطل نیست؛ زیرا با شروع این بحران روابط قطر و عربستان بههم خورد و در ادامه کار را به جایی رساند که به نزدیکی بیشتر قطر با ایران از یکسو و حضور نظامی ترکیه در قطر منجر شد.
در این میان دولت آمریکا که هدف اصلیاش از ارتباط با کشورهای عرب کسب دلارهای نفتی بود، با یک بازی دوگانه نهتنها کمکی برای حل بحران قطر نکرد؛ بلکه با سیاستهای غلط خود آتش اختلافات را دامن زد. چند روز پیش رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا با سفر به منطقه سعی کرد بحران را حل کند، اما نتوانست و با دستهای خالی به واشنگتن بازگشت. تیلرسون در بازگشت از سفر منطقهای خود گفت ممکن است بحران قطر تا مدتهای طولانی ادامه داشته باشد. معنای این حرف آن است که آمریکاییها نهتنها از ادامه بحران منطقه ناراحت نیستند؛ بلکه ادامه این بحران را به نفع خود ارزیابی میکنند. به گزارش الجزیره، ترامپ در ادامه مصاحبه خود با سی.ان.ان گفته است روابطش با کشور قطر خوب است و هیچ مشکلی درخصوص ادامه حضور پایگاه نظامی آمریکا در دوحه وجود ندارد.
رئیسجمهور آمریکا تاکید کرده است «اگر مجبور شویم قطر را ترک کنیم ده کشور آماده ایجاد پایگاه نظامی برای ما هستند و باور دارم که این کشورها حاضرند حتی هزینه ساخت این پایگاهها را هم بدهند.»
اظهارات ترامپ نگاه تحقیرآمیز و ذلتبار او را به کشورهای منطقه نشان میدهد که حاصل امتیازات بیحد و حصر حاکمان سعودی است.
کسب حمایت با دلارهای نفتی
کارشناسان میگویند دلارهای نفتی عربستان یکی از عوامل مهم سکوت و رضایت آمریکا از تغییرات به وجود آمده در خاندان آلسعود بود. یک ماه پیش سلمان بن عبدالعزیز با صدور فرمانی پسرش «محمد بن سلمان» را به عنوان ولیعهد انتخاب کرد و محمد بن نایف را از این سمت کنار گذاشت. مجتهد، فعال و افشاگر توییتری سعودی در واکنش به این اقدام نوشت: فرمان پادشاهی جدید و انتخاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد یک کودتای سیاسی بود.
به گفته وی، شخص دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا از تصمیم اخیر عربستان آگاه بوده است.
پروفسور جفری لفور، استاد علوم سیاسی دانشگاه کنتیکت آمریکا دراین باره میگوید: ایجاد تغییرات سیاسی در عربستان سعودی میتواند به سفر «دونالد ترامپ» به این کشور مرتبط باشد. از اینرو باید گفت ملک سلمان بعد از نشست با ترامپ، اعتمادبه نفس بیشتری جهت انتصاب پسرش به عنوان ولیعهد جدید به دست آورد. ولیعهد جدید کسی است که بر ادامه سیاست خارجی تهاجمی و مقابلهجویانه عربستان با ایران در منطقه به برکت وجود ترامپ در کاخ سفید تاکید میکند و با شخص ترامپ روابطی نزدیک دارد .
باجگیری و باجدهی
محمدجواد جمالی نوبندگانی، عضو هیات رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی معتقد است ملک سلمان با پرداخت پول به ترامپ، ولیعهدی عربستان را تغییر داد.
وی در گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت، درخصوص تغییر ولیعهدی عربستان عنوان کرد: بعد از روی کار آمدن ترامپ، یکی از اقداماتی که ملک سلمان انجام داد؛ سفر به آمریکا برای خروج عربستان از سیاستهای خصمانه ترامپ بود که به نظر میرسد با باجهایی که به واشنگتن داده شد، ریاض از سیاستهای خصمانه ترامپ خارج شد. نماینده مردم فسا در مجلس دهم شورای اسلامی ادامه داد: همچنین سفر ترامپ به عربستان و نمایش تبلیغاتی آمریکا در ریاض باعث شد هدف دیگر ملک سلمان یعنی تغییر ولیعهدی عربستان محقق شود، با این حساب باجهایی که ریاض به واشنگتن پرداخت کار خود را کرد و باعث شد حمایت ترامپ برای ولیعهدی محمد بن سلمان جلب شود.
این نماینده مجلس تاکید کرد: با پرداخت این باج، ملک سلمان حمایت سریع و صریح ترامپ را برای ولیعهدی پسرش خرید و ما باید در آینده شاهد تغییرات بیشتری در سیستم حکومتی عربستان باشیم .